۱۸ سپتامبر زادروز گرتا گاربو

گرتا گاربو (به سوئدی: Greta Garbo) با نام کامل گرتا لوویسا گوستافسون (به سوئدی: Greta Lovisa Gustafsson) (زاده ۱۸ سپتامبر ۱۹۰۵ – درگذشته ۱۵ آوریل ۱۹۹۰) ستاره سرشناس سوئدی سینمای هالیوود بود.
گرتا گاربو به عنوان بهترین بازیگر تاریخ فیلمهای صامت انتخاب شده است.
اولین فیلم خود را در سال ۱۹۲۰ با نام «آقا و خانم استکهلم» بازی کرد. پس از شش سال بازی در فیلمهای سوئدی توسط مسئولان کمپانی مترو گلدوین مایر دیده شد و سرانجام در سال ۱۹۲۶ به آمریکا رفت.
اولین فیلم هالیوودی او «سیلاب» نام داشت که درخشان ظاهر شد و با ایفای نقش در فیلم «اغواگر» به کارگردانی فرد نیبلو منتقدین سینما را کاملاً به ظهور یک ستاره بیبدیل امیدوار کرد.
«جسم و شیطان» به کارگردانی کلارنس براون اوج شکوفایی گاربو بود.
بسیاری این فیلم را از بهترین فیلمهای دوران صامت سینما میدانند. زوج هنری گیلبرت و گاربو از این فیلم شکل گرفت.
فیلم «زن الهی» با بازی گرتا و کارگردانی ویکتور شوستروم سوئدی در سال ۱۹۲۸ به دلیل خوش ساخت بودن بسیار مورد توجه قرار گرفت.
او دههٔ ۳۰ را با فیلم «آنا کریستی» بر اساس نمایشنامهای از یوجین اونیل آغاز کرد. در سال ۱۹۳۱ در کنار کلارک گیبل جوان در فیلم «ظهور و سقوط سوزان لیناکس» به کارگردانی رابرت زی. لنرد قرار گرفت. گرتا از سبک خشن بازی گیبل خوشش نیامد.
یک بار دیگر در فیلم اسکار گرفته و زیبای «گراند هتل» در سال ۱۹۳۲ با جوان کرافورد ستاره دیگر آن زمان هالیوود همبازی شد و با اینکه هیچ صحنهای را در کنار هم نبودند ولی از ساخت فیلم راضی نبودند و از اینجا بود که گاربو تنها بازیگری شد که کارگردان و بازیگران روبروی فیلمهایش را خود انتخاب میکرد.
دقت در انتخاب فیلمها در آن زمان بسیار کم بود ولی گاربو از معدود بازیگرانی بود که کم فیلم بازی میکرد ولی گزیده. در دههٔ ۳۰ فقط در شاهکارهای این دهه ایفای نقش کرد.
سهگانههای تاریخی او بسیار مشهور هستند.
در سال ۱۹۳۳ در «ملکه کریستینا» روبن مامولیان در کنار جان گیلبرت و در نقش ملکه کریستینا، در سال ۱۹۳۵ در تراژدی «آناکارنینا» کلارنس براون در کنار فردریک مارچ و در نقش آنا کارنینا و بالاخره در شاهکار عاشقانهٔ جرج کیوکر یعنی «کمیل» در سال ۱۹۳۶ در کنار رابرت تیلور و در نقش مارگریت.
تراژدی فیلم کمیل پس از سالها از ساخت فیلم هنوز مثال زدنیست. مرگ مارگریت در آغوش معشوقش آرماند از اشکآورترین لحظههای تاریخ سینماست.
هفتمین و آخرین همکاری گرتا با کلارنس براون کارگردان، فیلمِ فتح در سال ۱۹۳۷ است که داستان ماری والفسکا میباشد که با ناپلئون بناپارت رابطه کوتاه مدتی برقرار میکند و از او صاحب پسری میشود.
در سال ۱۹۳۹ در فیلم نینوچکا به کارگردانی ارنست لوبیچ در نقش مأمور خشک مزاج روسیه در پاریس را ایفا کرد که گرفتار عشقی میشود. جمله معروف او در این فیلم «تمدنی که زنهایش چنین کلاههایی به سر بگذارند دوام نمیآورد» به یاد ماندنی است. در این فیلم وقتی ملوین داگلاس از روی صندلی به زمین افتاد ملکه غمگین سینما گرتا گاربو چند دقیقه در میان تعجب همگان میخندد.
آخرین فیلم گاربو در سال ۱۹۴۱ با نام «زن دو چهره» و به کارگردانی جرج کیوکر میباشد که گاربو در دو نقش ظاهر میشود. این وداعی زود هنگام با سینما بود. جمله معروف او «بعد از جنگ خیلی چیزها عوض شده و جهان به پدیدههای نو نیازمند است…» نمود روشنی از خداحافظی زودهنگام او از سینما است.
گاربو از ابتدا شخصیتی منزوی و خاص داشت. مهمترین و بهترین ویژگی او این بود که هیچگاه با کسانی که با در کنار بودنشان لذت نمیبرد همنشین نمیشد حتی اگر مجبور به تحمل تنهایی بود.
این صفت نیک او بود که باعث شد تا زمان مرگش در انزوا بماند ولی با کسانی که خیرش را نمیخواستند هم کلام نشود.
او در فیلمهایی معناگرا و ارزشمند که اکثراً تراژدی بودند بازی کرد و هرگز رو به آثار ضعیف و کممایه نیاورد در حالی که بازیگرانی بودند که کاملاً غرق در آثار این سبک شدند.
وی در ۱۵ آوریل ۱۹۹۰ در نیویورک آمریکا درگذشت.
فیلم هایی که وی در ان ایفای نقش کرده عبارتند از :
- خانم و آقای استکهلم (۱۹۲۰)
- چگونه لباس بپوشیم (۱۹۲۱)
- نان روزانه ما (۱۹۲۱)
- شوالیه شاد (۱۹۲۱)
- حماسه یوستا برلینگ (۱۹۲۴)
- اغواگر (۱۹۲۶)
- سیلاب (۱۹۲۶)
- جسم و شیطان (۱۹۲۶)
- عشق (۱۹۲۷)
- زن الهی (۱۹۲۸)
- بانوی مرموز (۱۹۲۸)
- زن ماجراهای عاشقانه (۱۹۲۸)
- ارکیدههای وحشی (۱۹۲۹)
- بوسه (۱۹۲۹)
- آنا کریستی (۱۹۳۰)
- عاشقانه (۱۹۳۰)
- الهام (۱۹۳۱)
- ظهور و سقوط سوزان لیناکس (۱۹۳۱)
- ماتاهاری (۱۹۳۱)
- گراند هتل (۱۹۳۲)
- آنگونه که دوستم داری (۱۹۳۲)
- ملکه کریستینا (۱۹۳۳)
- پرده رنگین (۱۹۳۴)
- آنا کارنینا (۱۹۳۵)
- کمیل (۱۹۳۶)
- فتح (۱۹۳۷)
- نینوچکا (۱۹۳۹)
- زن دو چهره (۱۹۴۱)